شب يلدا شب زايش خورشيد و آغاز سال نو ميترايي
صداي پاي يلدا آرام آرام به گوش مي رسد . پدربزرگها و مادر بزرگها خانه را براي استقبال از فرزندان مي آرايند و فرزندان و نوه ها نيز از آن سوي براي ديدار بزرگان خانواده بي قرارند .
برگزاري مراسم يلدا ، آييني خانوادگي است و گردهمايي ها به خويشاوندادن و دوستان نزديك محدود ميشود .
ايران كشوري با فرهنگي غني است كه مردمانش بنا به ذوق و سليقه و طبيعت منطقه اي كه در آن زيست مي كنند هر يك براي برگزاري سنت هاي كهن آداب خاص خود را دارند
آيين شب يلدا يا شب چله، خوردن آجيل مخصوص ، هندوانه، انار و شيريني و ميوه هاي گوناگون است که همه جنبه نمادي دارند و نشانه برکت، تندرستي، فراواني و شادکامي هستند.
تمام کساني که با نجوم و آرايش فضايي زمين و خورشيد آشنا هستند، ميدانند که زمين در اول ديماه هر سال به نقطه انقلاب زمستاني خود ميرسد. نقطهاي که در آن، ناظران نيمکره شمالي داراي کوتاهترين روز و بلندترين شب سال بوده و بر عکس در نيمکره جنوبي بلندترين روز سال اتفاق ميافتد.
اما بايد توجه داشت که در اين شب همه ناظران نيم کره شمالي داراي طول شب يکسان نيستند. در استوا طول شب و روز برابر و مساوي با 12 ساعت است و هرچه به طرف قطب ميرويم طول شب يلدا افزايش مييابد. بطوريکه با يک محاسبه ساده مي توان به نتايج زير رسيد:
- مکه عربستان: 13 ساعت و 18 دقيقه
- مدينه عربستان: 13 ساعت و 32 دقيقه
- چابهار ايران: 13 ساعت و 36 دقيقه
- يزد ايران: 14 ساعت و 5 دقيقه
- اصفهان ايران: 14 ساعت و 9 دقيقه
- تهران ايران: 14 ساعت و 26 دقيقه
- مشهد ايران: 14 ساعت و 29 دقيقه
- تبريز ايران: 14 ساعت و 39 دقيقه
- برلين آلمان: 15 ساعت و 36 دقيقه
- پاريس فرانسه: 15 ساعت و 59 دقيقه
- لندن انگليس: 16 ساعت و 25 دقيقه
- مسکو روسيه: 17ساعت و 17 دقيقه
- استکهلم سوئد: 18 ساعت و 18 دقيقه
- هلسنکي فندلاند: 18 ساعت و 35 دقيقه
- ريکجاويک ايسلند: 20 ساعت و 31 دقيقه
- لوليا سوئد: 21 ساعت و 44 دقيقه
همانطور که در جدول فوق مشاهده ميشود، شب يلدا براي بعضي کشورها مشکلات زياديرا بوجود ميآورد. مثلا در پايتخت سوئد، خورشيد ساعت 8 و 55 دقيقه طلوع و ساعت 14 و 37 دقيقه غروب خواهد کرد. يعني طول روز تنها 5 ساعت و 42 دقيقه است و چه زود شب فراميرسد! البته خورشيد هم در اين روزها چه کم فروغ است. زيرا در وسط روز به حداکثر ارتفاع خود از افق يعني حدود 8 درجه مي رسد! آيا مي توانيد تصورش را بکنيد؟
ايرانيان قديم شادي و نشاط را از موهبت هاي خدايي و غم و اندوه و تيره دلي را از پديده هاي اهريمني مي پنداشتند. مراسم نوروز، جشن مهرگان، جشن سده، چهارشنبه سوري و شب يلدا و سنت هاي ديگر در واقع بيانگر اين حقيقت است كه ايرانيان پس از رهايي از بيدادگري و ستم به شكرانه بازيافتن آزادي، جشن برپا مي ساختند و پيروزي نيكي بر بدي و روشنايي بر تاريكي و داد بر ستم را گرامي مي داشتند.
شب يلدا نيز يكي از اين موارد است. در دوران كهن، شب مظهر تاريكي و تباهي و وحشت بوده و اغلب سعي مي كردند كه شب هنگام با افروختن آتش و افزودن نور، خانه روشن باشد. تا پليدي و تباهي در آن راه نيابد. شب يلدا طولاني ترين شب ها است. يعني تسلط تاريكي بر زمين از تسلط نور خورشيد و روشنايي مي كاهد. و چون فرداي اين شب روشنايي بر ظلمت غالب و روز طولاني مي شود، ايرانيان تولد دوباره خورشيد را كه مظهر روشنايي است جشنمي گيرند.
جشن شب يلدا، جشن بزرگداشت علم است
جشن شب چله، جشن بزرگداشت علم در دوران باستان است. نياكان ما، در 7000 سال پيش، به گاهشماري خورشيدي دست پيدا كردند و با تفكر و تامل دريافتند كه اولين شب زمستان بلندترين شب سال است. هزاران سال است كه جشن شب چله در خانه ايرانيان برگزار ميشود. اين جشن حتي در زمان حمله مغول و تركان بيتمدن هم برگزار ميشد.
استمرار و ادامه برگزاري اين جشن و جشنهاي امثال آن نشانه پيوند ناگسستني ايرانيان امروز با فرهنگ نياكانشان است. اما آنچه باعث تعجب انسان متمدن و پيشرفته امروزي است، چگونگي دستيابي ايرانيان باستان به گاهشماري است كه اين چنين دقيق طلوع و غروب خورشيد را بررسي كرده است.
نياكان ما هزاران سال پيش دريافتند كه گاهشماري بر پايه ماه نميتواند گاهشماري درستي باشد. پس به تحقيق درباره حركت خورشيد پرداختند و گاهشماري خود را بر پايه آن گذاشتند. آنها حركت خورشيد را در برجهاي آسمان اندازهگيري كردند و براي هر برجي نام خاصي گذاشتند. آنها دريافتند هنگامي كه برآمدن خورشيد با برآمدن برج بره در يك زمان باشد، اول بهار است و روز و شب با هم برابر است. آنها مانند ما ميتوانستند در شب 6 برج را ببينند. از سر شب يكييكي برجها از جلوي چشمها عبور ميكنند. برج بره سپس برج گاو و ... آنها ميدانستند 6 برج ديگر كه ديده نميشوند در آن سوي زمين هستند و مردماني در آنسوي زمين 6 برج ديگر را نظاره ميكنند. آنها دريافتند كه اول پاييز و بهار روز و شب برابر و در اول تابستان روز بلندتر از شب است. آنها گاهشماري خود را بر اساس چهل روز، چهل روز تقسيم كردند. در فرهنگ ايرانيان و نياكان ما عدد چهل مانند عدد شش و دوازده قداست خاصي دارد. واژههاي «چله نشستن»، «چل چلي» و در طبرستان واژههاي «پيرا چله، گرما چله» نشانه اهميت اين عدد در ميان فرهنگ ايراني است. آنها در اصل ماه را به چهل روز تقسيم كردند و نهماه داشتند. اما پس از مدتي اين روزها به سي روز تغيير پيدا كرد و ماه سي روزه شد.
در شاهنامه آمده است:
نباشد بهار و زمستان پديد نيارند هنگام رامش نويد
اين بيت اشاره به گاهشماري سرزمينهاي ديگر دارد. گاهشماري سرزمينهاي ديگر براي بهار و فصلهاي ديگر سرآغازي نداشتند و اين نشان ميدهد كه گاهشماري ايرانيان همواره كاملترين گاهشماري بوده است. گاهشماري ايرانيان تا زمان دانشمند بزرگ خيام ادامه داشت. با ورود اسلام گاهشماري قمري اعراب نيز يكي از گاهشماريهاي مورد استفاده سرزمين ايران شد. وزراء ايراني خلافت عباسي هر پيشنهادي را كه براي اصلاح تقويم نياكانشان مطرح ميكردند از طرف پادشاهان عباسي رد ميشد. آنها ميگفتند اگر تقويم شما اصلاح شود باز به آيين و فرهنگ پيشين خود بازميگرديد. اما در زمان خيام شرايط تغيير كرد. او در سن 28 سالگي هنگامي كه وارد دربار شاه خوارزم ميشد، شاه از جاي خود بلند ميشد و او را كنار خود مينشاند. احترامي كه پادشاهان به خيام ميگذاشتند باعث شد دست او در اصلاح گاهشماري ايرانيان باز شود. با اصلاح گاهشماري بار ديگر فرهنگ و آيين ايراني زنده شد. سامانيان كه دوستار فرهنگ ايراني بودند، دانشمندان و وزرای ايراني را بدون ممانعت نگهبان ميپذيرفتند. اين نشانه فرهنگ غني ايراني است. ما شب چله را جشن ميگيريم تا ياد بزرگاني همچونخيام و نياكان دورتر از خيام را گرامي بداريم.»
آيا مي دانيد حكايت درخت كريسمس و ستاره بالاي آن چيست ؟
از منابع رومي مي دانيم که پيران و پاکان در اين شب به تپه اي رفته ، با لباس نو و مراسمي از آسمان مي خواستند که آن «رهبربزرگ» را براي رستگاري آدميان گسيل دارد و باور داشتند که نشانه زايش آن ناجي ، ستاره ايست که بالاي کوهي – به نام کوه فيروزي- که داراي درخت بسيار زيبايي بوده است، پديدار خواهد شد.
ظاهرا پس از مسيحي شدن روميان، سيصد سال بعد از تولد عيسي مسيح، کليسا جشن تولد مهر را به عنوان زادروز عيسي پذيرفت، زيرا، موقع تولد او دقيقا معلوم نبود. ازين روست که تا امروز بابانوئل با لباس و کلاه موبدان ظاهر مي شود و درخت سرو و ستاره بالاي آن هم يادگار مهري هاست،
همچنين گفته ميشود وقتي ميتراييسم از تمدن ايران باستان در جهان گسترش يافت،در روم وبسياري از کشورهاي اروپايي ،روز 21 دسامبر ( 30 آذر ) به عنوان تولد ميترا جشن گرفته ميشد.ولي پس از قرن چهارم ميلادي در پي اشتباهي كه در محاسبه روز كبيسه رخ داد . اين روز به 25 دسامبر انتقال يافت. جالب اينجا است كه يلدا كلمهاي است سرياني بهمعناي تولد و به گفته ابوريحان بيروني آنرا "شبزادان" ترجمه كردهاند. آيين شب يلدا يا شب چله، خوردن آجيل مخصوص، هندوانه، انار و شيريني و ميوههاي گوناگون است كه همه جنبههاي نمادين دارند و نشانه بركت، تندرستي، فراواني و شادكامي هستند. در اين شب هم مثل جشن تيرگان فال گرفتن كتاب حافظ مرسوم است و حاضرين با انتخاب و شكستن گردو از روي پوكي و يا پري آن، آينده گويي ميكنند
فال حافظ و شاهنامه خواني
يكي ديگر از رسم هاي شب يلدا، «فال حافظ گرفتن» است اگر رسم ها و آيين هاي ديگر يلدا را ميراثي از فرهنگ چند هزار ساله بدانيم ولي فال حافظ گرفتن در شب يلدا در سده هاي اخير به رسم هاي شب يلدا افزوده شده است.
شاهنامه خواني و قصه گويي پدربزرگ و مادربزرگ دور كرسي براي كوچكترها نيز از آيين هاي يلدا است كه خاطرات شيريني براي بزرگسالي آنها فراهم مي آورد.
جغرافیا علمی برای زندگی...
ما را در سایت جغرافیا علمی برای زندگی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : فلاحتگر geograph بازدید : 288 تاريخ : شنبه 29 آذر 1393 ساعت: 15:47